سلول انفرادی من سینه ی من است / تنها خیال سرخ تو گنجینه ی من است .
نبض قلبم در فراقت بیقراری میکند / در هوای دیدنت لحظه شماری میکند .
هر روز بی تو روز مباداست ، روزی شبیه به امروز ، روزی شبیه به دیروز ، روزی شبیه به فردا .
می زند باران نفرت بر پشت شیشه / حکم قلبم را نوشتن تنهایی تا به همیشه .
سهم من از تو دوریه تو لحظه های بی کسیم / قشنگی قسمت ماست که ما بهم نمی رسیم .
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی / که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب .
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد / خواهان کسی باش که خواهان تو باشد .
لحظه های خسته ام را بی نگاهت رنگ نیست / در فضای سینه ام جز یاد تو آهنگ نیست .
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی / چراغ خلوت این عاشق کهن باشی .
پیامی میزنم اینک برایت / به جبران پیام های زیادت / از آن بابت پیامی می فرستم / بدانی بنده هم هستم بیادت .
دیدن تو عشق منه / نگاه تو عمر منه / لبخند تو گنج منه / ندیدنت رنج منه .
دیدن دوباره ی تو واسه من آغازه / اوج شادی پرنده ، لحظه ی پروازه .
تو یعنی یک کبوتر را ز تنهایی رها کردن / خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن .
می نویسم خاطرات از روی درد / تا بدانی دوریت با من چه کرد .
آنکه هر روز هوس سوختن ما می کرد / کاش امروز بود و تماشا می کرد .
میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن / نورشونو بدرقه ی پاکی خنده هات کنن .
سلام گل قشنگم ، آسمون یه رنگم / کاش بدونی عزیزم ، چقدر برات دلتنگم .
در غروب تلخ فردا ، در سرود سر پاییز ، در تمام این خاطره ها ، وجودم سرشار از حس توست .
میدونی چرا خورشید داغه ؟ چون میبینه تو مال منی آتیش میگیره .
کدامین شاخه ی گل را به خاطر مرامت تقدیمت کنم که وجودت عطر تمام گلهاست .
صد دفعه گفتم لباساتو جلوم تکون نده ، دکتر گفته به گرد گلها حساسیت دارم !
رفتن همیشه راه نیست / وقتی که سینه ای پر آه نیست / شکستی تو دل من / آیا این گناه نیست ؟
بزار بگم دوست دارم / ساده و راحت و بلند / آخه همیشه دوری ها / از توی سکوت میاند .
درسته دلت از سنگه ولی اشکال نداره ، آخه من هنوز بت پرست موندم .
تمام دارایی من رنجی است که از دوری تو میکشم .
دلم برای دیدنت ، چه عاشقانه لک زده / بلور قلب عاشقم ، ز دوریت ترک زده .
آرامش یعنی اینکه همیشه ته دلت مطمئن باشی یه خونه ی گرم ، راحت و بدون همسایه داری .
قلب من در شهر چشمان تو جا مانده / قدر یک شب هم شده از آن پرستاری بکن .
سکوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند ، بیاد روزهایی که بودنت را نفهمیدم !
دگر عاشق نخواهم شد که معشوقان جفا کارند / روم کنجی ز میخانه که می نوشان وفا دارند .
دوستی یعنی که ما باور کنیم ، یک دل دیگر ارادتمند ماست .
اگر تنها گناهم دوست داشتن توست ، تنها گناهی است که توبه نخواهم کرد !
نظرات شما عزیزان: